0
گرچه دوستان درست گفتند نکته ای در اینجا نادیده گرفته شده است که با اجازه خواهم گفت ببینید در زبان های هند و اروپایی ااس شعر بر تاکیدهاست نه هجا ها مثل شعر انگلیسی ولی در شعر تازی(عرب) تعداد هجاهای بلند و کوتاه شعر را میسازند به همین علت این نوع سروده ها از لحاظ کلاسیک شعر به حساب نمیان ولی از نگاهی دیگر شعرند ولی با موسیقی یا ضرب خاص نزدیکترین چیز به این مورد برای مثال تصنیف است حالا یک تصنییف معروف را بدون موسیقی بررسی کنید مثلا مرغ سحر ناله سرکن که با حالت عادی دارای سکته و افتادگی در اخر است ولی اگر بگوییم مرغ سحر ناله سر نما شعر عروضی است در حالت اول لفظ کن با کشش و به حالت فورته خوانده میشود و به گوش دلنشین است (البته در اوستا خوانی در شهر ما یزد کاملا شباهت سرودهای زرتشتی با شعر اروپایی حس میشود)
علاقه مندي ها (Bookmarks)